انیوسیو
دوشنبه 18 شهریور 1392 03:46 ب.ظ
نویسنده :
sousan hamidi
anyoseyo
وقتی با دابل اس دعوا میکنید چه تهدید هایی میتونید بکنید؟
وقتی با دابل اس دعوا میکنید چه تهدید هایی میتونید بکنید؟
هیون: باید برید لب یه ساختمون یا جای بلندی وایستید و بگید اگه اذیتم کنی
خودمو پرت میکنم پایین یا اینکه از فردا تو همه ی غذاهات تخم مرغ میریزم
جونگ: میتونید بگید اون پسررو یادته اون روز باهاش میرقصیدم...میرم باهاش
دوست میشم تا چشت درآد یا اینکه از امروز هویج خوردن ممنوع!!
یونگ: میرم به تمام فن هات میگم که هئو یونگ سنگ ه.م.ج.ن.س. بازه یا اینکه
شب که خوابیدی میام موهاتو از ته میزنم فردا پاشی ببینی کچلی!
کیو: میرم مسافرت یه جای دور که دیگه پیدام نکنی یا اینکه میرم به خانوادت شکایتتو میکنم!
هیونگ: اعتصاب غذا میکنم یا اینکه : شکلاتو بر میدارم میفروشم!!
و بعد یواشکی میتونید شکلاتو بردارید و ببرید خونه یکی از دوستاتون و به هیونگ بگید فروختمش!
(و اینجاست که خشم اژدهای بیبی رو میبینید ....گناه داره بچه زبونم لال سکته میکنه)
داستان های خنده دار
اگه چهارشنبه سوری دابل اس رو بیارید ایران و دختر پسرا بریزن وسط برقصن و شما هم برید وسط با یه پسره ایرانی برقصید!
(هه اگه دقت کنید رقص ایرانی همش قر واطواره)
هیون: هی دلش میخواد بیاد وسط برقصه و دهن همه از جمله شمارو سرویس کنه ولی
چون بلد نیست نمیتونه و فقط حرص میخوره و واسه شما دست میزنه!
جونگمین: با اینکه بلد نیست میاد وسط و پسررو هل میده و با تقلید از پسرای دیگه با شما میرقصه و شما هم اون وسط از خنده ریسه میرید!
کیو: میاد دست شمارو میگیره میگه من گشنمه بیا بریم شام بخوریم بعدا خودم
میارمت.....بیا بریم! بعد کشون کشون میبرتتون و شما دیگه روی اون کوچه رو
هم نمیبینید!
یونگ سنگ: یواشکی میره دم گوش کسی که آهنگ گذاشته ( DJ میگه آهنگو عوض کن و
یه آهنگ خارجی بزار و بعد که همه باشنیدن آهنگ خارجی میرن کنار و میدونو
واسه آقا باز میکنن خودش میاد وسط و یه رقصی میکنه که دهن همه وا بمونه!
هیونگ: هی وایمیسته چپ چپ نگاه شما میکنه و بعد که میبینه خیر شما تو مد
رقصید و نگاشم نمیکنید میره ترقه میخره و هی پرت میکنه زیر پای شما تا بلکه
شما بیاید کنار!
اگه برای مستقل شدن تو یه کافی شاپ کار کنید:
هیون : فردا صبحش که میرید سر کار میبینید هیون به عنوان رئیس و صاحاب کار
شما اونجاست و وقتی میپرسید میفهمید که هیون کل مغازه رو خریده و هی برای
شما دستورات صادر میکنه و شما در نهایت مجبور میشید استعفا بدید
جونگ: از این قضیه خوشش نمیاد و به شما میگه کار نکن یا اگه میخوای کار کنی
بیا واسه خودم کار کن و وقتی شما قبول نمیکنید یه کم باهاتون بحث میکنه
اما بعد به اجبار قبول میکنه و کلی در مورد محل کارتون تحقیق میکنه!
یونگ: یواشکی بدون اینکه شما بفهمید میاد و با صاحاب کارتون صحبت میکنه و
بهش پول میده تا هم حقوق شمارو سه برابر کنه و هم کارای کم و آسون به شما
بده!!
کیو: فردا صبحش که میرید سر کار میبینید که کیو هم لباس گارسون هارو پوشیده
و وقتی میپرسید میفهمید که بدون حقوق استخدام شده تا پیش شما کار کنه و
هواتونو داشته باشه!
هیونگ: هر روز از صبح زود تا خود شب اونجاست و هی قهوه سفارش میده و هر شب هم شمارو میرسونه خونه!! از اینکارشم کلی ذوق میکنه !
اگه یواشکی گوشیشونو بردارید، تو گوشی به چه مواردی بر میخورید؟
هیون: تو دفترچه تلفن گوشیش به چند تا اسم عجیب بر میخورید: اسکل 1 ، اسکل 2 ، اسکل 3 و.......
وقتی به هر کدوم از اسکل ها هم زنگ میزنید میفهمید که هر کدوم یه دختر
بدبختن و بعد هم با ترس و لرز شروع به گشتن توی اسکل ها میکنید تا مطمئن
شید شماره شما جزوشون نباشه.
جونگ: تو گوشیش با کلی کلیپ و عکس مورد دار مواجه میشید که هر کدوم به طرزی فجیحیه!
یونگ: این بچه پاکه یا حداقل اینطور به نظر میاد چون تو گوشیش غیر از عکسا و فیلمای خودش چیزی نیست!
کیو: هیچ نگران نباشید نصف گوشیش پر از عکسایی که یواشکی ازتون گرفته ونصف دیگشم عکسای خانوادگی و عکسای دابل اس!
هیونگ: با تاسف باید بگم که ایشون وضعشون خرابه، گوشیشون پر از فیلم های
مورد دار و شماره دختر از انواع ملیت هاست و به قدری زیاده که شما دهنتون
باز میمونه!
حالا بفهمن شما گوشیشون رو بدون اجازه برداشتین
هیون: به جای اینکه شما شاکی باشید آقا کلی داد و هوار راه میندازه که چرا
بی اجازه به گوشیم دست زدی ، بعدم میگه یالا گوشیتو بده بیاد منم میخوام
گوشی تو رو ببینم!!
جونگ: با کمال پررویی میگه ااااا عکسا و فیلمامو دیدی؟ از هر کدوم خوشت اومد بگو واست بلوتوث کنم!
یونگ: به شدت هل میشه و شما در تعجبید که چرا! چون چیزی تو گوشیش پیدا
نکردید پس شک میکنید و میرید تو اتاقو درو قفل میکنید و دوباره با دقت
بیشتر شروع به گشتن تو گوشیش میکنید!!
کیو: اول اخم میکنه و یه ذره دل خور میشه که مگه بهم اعتماد نداری ولی بعد
که از دلش در آوردید میگه اشکال نداره! عکساتو دیدی؟ دیدی چقدر خوشگل
بودن؟!!
هیونگ: کار به صحبت و مذاکره نمیکشه اون فرار میکنه و شما هم با یه ماهیتابه به دنبالش !!
طرز برخورد پسرای اس اس با رقیب عشقیشون:
هیون جونگ : ساده ترین لباسش رو می پوشه و تو یه رستوران قرار می ذاره بعد
به اون پسره می گه ببین اگر می خوای کسی که دوستش داری خوشبخت باشه ولش کن و
پاتو از این رابطه بکش بیرون چون اون من و با تمام سادگیم به تو ترجیح
میده.
یونگ سنگ: در حالی که از درون داره می سوزه ولی با ارامش کامل می اد و
ازتون می پرسه اون یارو رو به من ترجیح می دی یا نه؟؟؟؟؟ بعد که شما بگید
تو رو می خوام شماره پسر رو رو ازتون می گیره و باهاش کناره رودخونه قرار
می ذاره بعد نیم ساعت دیر میره سر قرار و میگه اگه واقعا دوستش داری بذار
با کسی که عاشقشه خوشبخت بشه و از زندگیش برو بیرون...
کیو جونگ : وقتی می بینه شما اعصابتون خورده دلیلشو می پرسه و شما بعد از
کلی من من کردن جریان رو بهش می گید اونم مثل بقیه شمارشو می گیره و تو یه
رستوران که اتاق اتاقه(جوری که تو هر اتاق فقط 2 نفر باشن) قرار می ذاره و
پشت در قایم میشه همچین که پسره رسید از پشت در میپره بیرون یه مشت میزنه
تو دهنشو بهش می گه فک کردی اون منو به این باحالی ول می کنه میاد پیش
تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بعد هم میگه اگر دفعه دیگه عشق من به خاطر تو ناراحت بشه
گور خودتو کندی ....
جونگ مین: یه روز اتفاقی شمارو در حال دعوا کردن پشت تلفن می بینه و وقتی
شب خوابتون برد شمارشو ور می داره و واسه فردا صبحش سر کوچه قرار می ذاره،
صبح سگشو بر می داره میره بیرون سر کوچه به اون بخت برگشته می گه می بینی
که سگمو می خوام ببرم دست شویی فقط اومدم بهت بگم پاتو از تو کفش من بردار
وگرنه دفعه بعد سگم تنها میاد سراغت.
هیونگ جون: جریان از این قراره که شما دلتون نمی اد سر هیونگ کلاه بذارید و
خودتون به هیونگ جریانو می گید اونم در حین شنیدن داستان همش گریه می کنه
اخرش بهتون می گه چون تو منو انتخاب کردی من هم قرار کاری فردا رو کنسل می
کنم و باهات می ام بیرون!!!!!!!!!!!!!
بعد که می گید با اون یارو چه کار کنیم هیونگ میگه خوب شد گفتی داشت یادم
می رفت (آخه همش به قرار فرداش با شما فکر می کنه) و همین امروز می رم
باهاش حرف میزنم و تو قرار یه نگاه عقل اندر سفیه به پسره می کنه و میگه
چند سالته بچه؟؟؟؟؟؟خجالت بکش برو شیرتو بخور
**************************************************************************
وقتی میخواین اولین ب.و.س.ه تون باهاشون داشته باشین.
هیون:صورتشو به لباتون نزدیک میکنه وقتی چشماتونو میبندین میگه:برای
چی چشاتوبستی نمی خوام که ب.ب.وسمت.
هیونگ:ل.ب.اشو میزاره رول.ب.اتون وگریه اش میگیره.
جونگی:هی اذیتتون میکنه ووقتی خسته شدین یک دفعه ای
م.ی.ب.وستون.
یونگی:بدون هیچ حرف وحرکتی ل.ب.اتونو ب.و.س.ه کوچیکی میزنه ویه
خنده دخترکش میزنه.
کیو:بالطافت ومهربانی ب.وس.ت.ون میکنه که البته به ساعتم میشه
رسوندش.
شما از دستش دیوانه شدید
هیون جونگ ساکت وای میشه بدون حرف تا شما آروم شید!
یون سنگ به آرامی توضیح میده و شما رو آروم میکنه
کیو جونگ شما رو بغل میکنه و معذرت میخواد
جونگ مین هی دلیل میاره و باهاتون سروکله و چانه میزنه
کیم هیونگ جون گریه میکنه و معذرت خواهی میکنه واسه اشتباهش
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺮﯾﻦ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻮﻥ:
ﻟﯿـــــــــﺪﺭ (ﻫﯿﻮﻥ ﺟﻮﻧﮓ): ﻣﺤﻞ ﺁﺩﻡ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ،ﺣﺘﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ،
ﺍﮔﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﭘﺎﭘﯿﭽﺶ ﺑﺸﯿﻦ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺮﻭ ﮔﻤﺸﻮ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺍﻭﻥ ﻗﯿﺎﻓﺘﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ!
ﯾﻮﻧﮓ ﺳﻨــــــﮓ: ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺷﻮ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻭﻧﻪ، ﺍﮔﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﭘﺎﭘﯿﭽﺶ
ﺑﺸﯿﻦ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﮔﻪ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﻨﻮ ﺣﺲ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ
ﻧﻪ ﺍﻻﻥ ﻭ ﻧﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ!
ﮐﯿﻮ ﺟﻮﻧــــــــﮓ: ﻣﺤﻞ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺒﯿﻨﺘﺘﻮﻥ ﻫﻢ ﺭﻭﺷﻮ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻭﻧﻪ، ﺍﮔﻪ
ﭘﯿﻠﻪ ﮐﻨﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﯼ ﻣﯿﺮﯼ ﮔﻮﺭﺗﻮ ﮔﻢ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﺎ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮﺕ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﮐﯿﻒ ﮐﻨﯽ!
ﺟﻮﻧـــــــﮓ ﻣﯿﻦ: ﻧﮕﺎﺕ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺯ ﻗﺼﺪ ﺟﻠﻮ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﺩ! ﺑﺎ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﻭ ﺗﻤﺴﺨﺮ
ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﺩﯾﭙﻮﺭﺗﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﻃﺮﻑ
ﻣﻦ؟!ﺍﺧـــــﯽ...ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺑﺮﻭ ﭘﯽ ﮐﺎﺭﺕ...!!!
ﻫﯿﻮﻧـــــﮓ ﺟﻮﻥ: ﺍﻭﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﺤﻞ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﻤﺞ ﺷﯽ ﻣﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﺖ ﻭ ﺑﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﯿﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﺍﻭﻣﺪﯼ؟ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﺩﻟﻢ ﺭﻭ ﺷﮑﺴﺘﯽ ﺍﺷﮑﻤﻮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﯼ ﺣﺎﻻ
ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺑﮕﯽ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺷﺪﻩ؟ﺑﺮﺍﺕ ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ
ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﻢ
**********************************************************************************ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺯﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ:
ﻟﯿﺪﺭ (ﮐﯿﻢ ﻫﯿﻮﻥ ﺟﻮﻧﮓ): ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺪﺍﻡ ﺗﻮﯾﻪ ﺭﺍﻫﺮﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﻩ ﻭ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ
ﺑﻪ
ﻫﻢ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯽ ﺩﻩ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻦ ﺑﭽﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ
ﺑﯿﺎﺩ (
ﮔﻮﺭ ﺑﺎﺑﺎﯾﻪ ﺯﻧﻢ )
ﯾﻮﻧﮓ ﺳﻨﮓ: ﺭﻭﯾﻪ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻣﯽ ﺷﯿﻨﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﺳﻢ ﺑﭽﻪ ﺍﺵ ﺭﻭ ﭼﯽ ﺑﺰﺍﺭﻩ
ﮐﯿﻮﺟﻮﻧﮓ: ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﻫﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻪ ﻭ ﻫﯽ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﻭ ﻣﺪﺍﻡ ﺧﺪﺍ
ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺯﺍﯾﻤﺎﻥ ﺯﻧﺶ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺷﻮﻥ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﺩ
ﺟﻮﻧﮓ ﻣﯿﻦ: ﮔﻮﺭ ﺑﺎﺑﺎﯾﻪ ﺯﻥ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﯾﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺧﻮﺷﮕﻞ
ﺣﺮﻑ
ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﯾﺎﺩ ﭘﺪﺭ ﺷﺪﻧﺶ ﻣﯽ ﯾﻔﺘﻪ ﻭ ﻗﻨﺪ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ
ﺍﺏ ﻣﯽ ﺷﻪ
ﻫﯿﻮﻧﮓ ﺟﻮﻥ: ﺍﻭﻟﺶ ﺍﺳﺘﺮﺳﺶ ﮐﻤﻪ ﻭﻟﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻪ
ﺍﺧﺮﺵ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ
ﺑﻐﺾ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﮐﻪ
ﺑﻬﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﺭﻭ ﺍﺯﺵ ﻧﮕﯿﺮﻩ (
ﺍﻟﻠﻠﻬﯿﯿﯿﯽ )
******************************************************************************
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﯾﯽ
ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﻭ ﺩﺍﺭﯾﻦ ﻣﯽ ﺭﯾﻦ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺍﯾﻨﺎﻫﻢ ﺗﻮﯼ
ﺍﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ
ﺑﺎﻻﺳﺮﺗﻮﻧﻦ ﻭ ﺩﺍﺭﻥ ﺍﺯﺗﻮﻥ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﻮﻧﯿﺪ
ﻟﯿـــــــﺪﺭ (ﻫﯿﻮﻥ ﺟﻮﻧﮓ): ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﻭ
ﺩﺳﺘﺘﻮﻥ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﻣﻦ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﺮﺍﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ
ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺪ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﺭﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﺪﻭﻧﻢ
ﺗﻮﯾﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯾﻪ
ﺧﻔﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﻢ (ﺍﻟﻬﯽ ﺍﻣﯿﻦ) ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﺮﯼ
ﺧﺮﯾﺪ ﻫﻤﺮﺍﺕ ﺑﯿﺎﻡ ﻭ ﻣﺪﺍﻡ
ﻏﺮ ﻧﺰﻧﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻫﺎﯾﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺣﺮﻑ
ﺑﺰﻧﯽ ﯾﺎ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﯼ ﺑﯽ ﺧﻮﺩﯼ
ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ
ﻗﺴﻢ ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﺮﯼ ﺑﻬﺖ
ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﯾﺎﺩﺗﻪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻣﻐﺮﻭﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﯿﺞ ﮐﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻧﻤﯽ
ﮐﻨﻢ
ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺕ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻬﺖ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺮﻭ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ
ﻧﻤﯿﯿﯿﯿﯿﺮ
ﯾﻮﻧﮓ ﺳﻨﮓ : ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﺯﺍﺭﻩ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻪ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﻭﻟﯽ ﺑﺮﯾﺪﻩ
ﺑﺮﯾﺪﻩ ﻣﯽ
ﮔﻪ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﻤﻮﻥ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﻬﺖ ﻣﺘﻠﮏ
ﻧﻨﺪﺍﺯﻡ ﺣﺮﺻﺘﻮ ﺩﺭ
ﻧﯿﺎﺭﻡ ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺑﻤﻮﻥ ﻧﺮﻭ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ
ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ
ﺗﺎ ﺍﺧﺮ ﻋﻤﺮﻡ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻣﯽ ﺷﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﻋﺸﻘﯽ
ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮﺵ ﺑﺨﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ
ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻣﯽ ﺷﻢ.
ﮐﯿﻮ ﺟﻮﻧﮓ : ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﺩﻭﻭﻭﻡ ﺑﯿﺎﺭ ﺍﺧﻪ
ﻣﮕﻪ
ﻣﺮﺩﻥ ﻣﻔﺘﯿﻪ ﻧﻤﯽ ﺯﺍﺭﻡ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﻣﻨﻮ ﻭﻝ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﺮﯼ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﯾﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻮﺷﺖ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ
ﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻟﻨﺰ ﻧﺰﺍﺭﻡ
ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺍﻭﻧﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﺷﻪ
ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺩﯾﺪﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ
ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺮﯾﻢ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺗﻮﯾﻪ ﻫﯿﭻ ﻓﯿﻠﻢ
ﻭ ﺳﺮﯾﺎﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﻧﺒﻮﺳﻢ ﻭ
ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﺎﺷﻢ ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﺮﯼ ﻭ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺭﻭ
ﻣﺤﮑﻢ ﺗﻮ ﺑﻐﻠﺶ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﻭ ﻓﺸﺎﺭﻣﯿﺪﻩ
ﺟﻮﻧﮓ ﻣﯿﻦ : ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻌﯽ ﺷﻮ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺷﻮ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﻪ
ﻭﻟﯽ ﺍﺷﮏ
ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﻤﯿﺮﯼ ﺍﺭﻩ
ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﻬﺘﺮﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﯼ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﺮﺍﻡ ﻟﻮﺱ ﮐﻨﯽ ﯾﻪ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ
ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﮔﻮﻝ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻡ ﻭ
ﺧﺮ ﻣﯽ ﺷﻢ ﻫﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺧﺮ ﺷﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ
ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺴﻪ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﻣﺜﻞ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺟﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﯽ ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ ﺩﻡ
ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﻧﮑﻨﻢ ﺻﺒﺢ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺤﯽ ﺑﺎ ﻧﯿﺸﮕﻮﻥ ﺑﯿﺪﺍﺭﺕ
ﻧﮑﻨﻢ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺍﯾﻦ ﻭﺭ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﻧﺮﻡ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﮐﻪ ﻣﯽ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺣﺮﺻﺖ
ﺑﺪﻡ ﻣﯽ ﺫﺍﺷﺘﻢ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﺑﻪ ﭼﺴﺒﻮﻧﻦ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﯾﻪ
ﺧﻨﮓ
ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻭﻝ ﮐﻨﯽ ﺍﮔﻪ
ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺣﺾ
ﮐﻨﯽ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯽ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺎﻣﻼ
ﺩﯾﮕﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ
ﮐﻨﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﻤﻮﻥ ﺑﻬﺖ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﻫﯿﻮﻧﮓ ﺟﻮﻥ : ﺍﺻﻼ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺍﺧﺮ ﻭ ﺍﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ
ﺧﺒﺮ ﻣﯽ
ﺩﻥ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻩ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ
ﻫﻮﺵ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﺩﯾﮕﻪ
ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ.
لیدر : تا می تونه بهتون می خنده و مسخره تونه می کنه و بهتون می گه
که باید برم دنبال یه ***** جدید
یونگ سنگ : می یاد دلداریت می ده و می گه که اونقدرام بد نشدی
و وقتی موهات بلند شه بهترم می شی
کیو جونگ : اونم بهتون می خنده و لی وقتی می بینه که چقدر ناراحت
شدید می گه یکم دگه قیافه ت بهتر می شه صبر کن
جونگ مین : تا جایی که نفس داره می خنده و مسخره تون می کنه جوری
که شما
به خودکشی فکر می کنید ولی اخرش میاد و بغلتون می کنه و
می گه درسته که
شبیه دراکولا شدی ولی هنوزم من می تونم تحملت
کنم
هیونگ جون : می یاد بغلتون می کنه و بهتون می گه که اروم باشید و
ماهاتون
به زودی بلند می شه و فردا شم براتون یه ارایشگر ماهر استخدام
می کنه که
شما رو نرمال کنه .